جبهه پایداری صیانت را از گور بیرون کشید/ دور زدن افکار عمومی با نامی جدید؛ محتوای صیانت همان است، ادبیات تغییر کرده
آغاز ثبتنام جشنواره امتنان برای تقدیر از کارگران نمونه
تورم ۲۰۰ درصدی در یک سال/ قیمت یک کیسه برنج برابر با دستمزد یک هفته کارگر است
پیامدهای حذف ارز ترجیحی و تکنرخیسازی بنزین/ طرفداران بازار آزاد متوجه شرایط کشور نیستند
حقوق کارگر سالانه ۳۰ درصد افزایش مییابد، قیمت کالاها ماهانه/ اقتصاد را به خارج گره زدهایم
خشکی کامل تالاب بندعلیخان/ آب رودخانه شور بهجای ورامین راهی قم میشود
پرسش عباس عبدی در باره محکومیت مشاور عالی وزیر راه دولت سیزدهم/ چرا اینقدر دیر حکم را اجرا می کنید؟
شهرداری تهران دسترسی به اطلاعات مربوط به آلودگی هوای تهران را از دسترس عموم خارج کرده/ وای به حال واقعیتهایی که باب میل ما نباشند
در سالهای اخیر در ایران نوعی جابهجایی عجیب در کارکرد مدیریت عمومی شکل گرفته است؛ مسئولان به جای آنکه «حلکننده مشکلات» باشند، به «اعلامکننده و گزارشگر مشکلات» تبدیل شدهاند. این تغییر نه یک خطای فردی، بلکه نشانه یک شکست ساختاری در نظام حکمرانی است؛ نظامی که بهجای پاسخگویی و ارائه نتیجه، به توصیف بحرانها بسنده میکند.
بررسی دادهها نشان میدهد: بحران آبی ایران از دهه ۴۰ آغاز شد و دهه ۵۰ و ۶۰ فرصتهایی برای مهار آن ایجاد شد. دهه ۷۰ و ۸۰ با پربارشهای مقطعی باعث خوشبینیهای کاذب شد، اما عدم برنامهریزی برای ذخیرهسازی و مدیریت منابع، بحران را تشدید کرد. دهه ۹۰ و ۱۴۰۰، با روند مستمر کاهش بارشها، نشان دادند که کشور عملاً وارد یک بحران ساختاری شده است.