به گزارش کارمیهن، نظر زرتشت فقط بصورت پیادههای شطرنج در این نزاع فلکی برداشت نمیشوند٬ بلکه شخصیتهایی دارای اراده آزاد واختیار بودند، چون اهورا مزدا میخواست که آنها دارای اصالت باشند».
پایبندی زرتشت به برابری انسانها به ویژه همسانی زن و مرد در امشاسپندان و ویژگیهای برشمرده برای خداوند نیز
نمایان است. چنانکه از میان امشاسپندان سه فروزه٬ به نامهای بهمن٬ اردیبهشت وشهریور٬ نرینه بوده و سه فرورهی دیگر یعنی اسفند٬ خرداد و امرداد مادینه هستند
نامیدن واژهی همسر برای زن و شوهر نشان از برابری و هم٬سری آنان در زندگی زناشویی دارد که بیگمان ریشه در باور دینی ایرانیان باستان دارد
اندیشههای ناب زرتشت درباره ارزشها٬ هنجارها و حقوق انسانی و اجتماعی آنچنان با تاروپود فرهنگ ایرانی درهم آمیخته که برآیند آن در فرمان کورش بزرگ هخامنشی٬ نبود بردهداری در ایران٬ برابری دستمزد و جایگاه زنان و مردان کارگر در تختجمشید٬ آشتیجویی٬ مداراگری و مهربانی با پناهجویانی که از دیرباز به این خاک اهورایی آمدهاند٬ دیده میشود.
در چامههای (شعرهای) ایرانی نیز واژههای خرد٬ دانایی و اندیشه به چشم میخورد. فردوسی این گونه درباره جایگاه کارساز خرد میگوید:
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد
ستایش خرد را به از راه داد
خرد رهنمای و خرد دلگشای
خرد دست گیرد به هر دو سرای
از او شادمانی و ز اویت غمی است
و زاویت فزونی و ز اویت کمی است
اندیشمندان و فیلسوفان انیرانی نیز در درازنای تاریخ ازآموزههای زرتشت بهرهی فراوان بردهاند.
چناتکه استفان پانوسی در کتاب (صفحه سوم)
«تأثیر فرهنگ و جهان بینی ایران بر افلاطون» از کارسازی اندیشههای زرتشت بر دیدگاه افلاتون و سقراط سخن میگوید.
بیگمان بیشترین فراگیری اروپاییان از بینش و گرایش زرتشت را باید در «عصر روشنگری» اروپا بدانیم آنجا که سه تن از پدیدآورندگان آن یعنی مونتسکیو در کتاب «نامههای ایرانی»، ولتر در کتاب «مدارا نزد گبرها» و دیدرو در دانشنامۀاش به نام «آنسیکلوپدی» و نوشتارهایی درباره زرتشت٬ زند اوستا٬ میترا٬ با دلبستگی به فرهنگ ایرانی٬ زرتشت و سعدی کهنهپرستی و بیدادگری را نکوهش کرده٬ با ستایش «مداراجویی» ٬ «خردگرایی» و «انسانباوری» خواهان آزادی و حقوق شهروندی شدند سه واژگانی که زرتشت در گفتار خود بارها آنها را بازگو کرده است.
به گفتهی جامعهشناسان مرز میان نوخواهی و سنتگرایی دو واژگان «حق» و «تکلیف» است.
انسان نوگرا با برخورداری از آزادی٬ دانش و آگاهی از «حقوق شهروندی» سخن میگوید٬ حال آنکه انسان سنتی٬ برپایهی غریزه و احساس خود را «مکلف» به پذیرش یا انجام کارها میداند.
شگفتآور است که زرتشت پیامبر باستانی ایرانیان٬ هزاران سال پیش به روزگار سنت با نگاهی نو به انسان نمیگوید «به چه بیاندیشید» او را راهنمایی میکند که «چگونه بیاندیشید»
به باور لورنس هیوررثمیلز «زرتشت برای ما سخنانی آورد که هر هجای آن از اندیشه انباشته است»
اوج آزاداندیشی زرتشت را به هنگام خواستگاری جاماسب وزیر دانای گشتاسب از دخترش چیستا میتوان دریافت که در یسنا هات ۵۳ چنین آمده است
«اینک توای چیستا از خاندان اسپیتمان و جوانترین دختر زرتشت هستی٬ من از روی پاکی و راستی و نیکمنشی، جاماسپ را که از راستکرداران و پشتیبانان آیین است جهت همسری تو برگزیدم پس اکنون برو و در اینباره بیاندیش و خردت را راهنما قرار بده و پس از موافقت به اجرای مراسم مقدس ازدواج بپرداز»
برپایهی آنچه گذشت زرتشت را باید «پیامآور خرد و آزادی» و کارساز در پیدایش «عصر روشنگری» اروپا و مردمسالاری دانست.
یارینامه:
زرتشت و تعالیم او؛ هاشم رضی
آشنایی با دین زرتشت؛ حسین وحیدی
زرتشت باستانی و فلسفه او؛ عبدالمحمدخان ایرانی
بینش زرتشت؛ خداداد خنجری
جهانبینی زرتشت؛ اردشیر خدادادیان
دیدی نو از دینی کهن؛ فرهنگ مهر
اندیشههای فلسفی ایرانیان؛ ابوالقاسم پرتو
زرتشت و جهان غرب؛ ژاک دوشنگیمن.
برگردان: مسعودرجب نیا
تاریخ کیش زرتشت؛ مریبویس
زرتشت و جهان او؛ ارنست هرتسفلد
جان هینلز؛ شناخت اساطیر ایران
















